یکشنبه، مرداد ۲۶، ۱۳۸۲

سلام
اسم دختر خواهر من عسله. ديروز كه خواهرم نماز ميخوند و نسترن تماشاش ميكرد وقتي رسيد به اونجايي كه:...السلام و عليك... يكهو نسترن گفت: به عسل چي ميگي خاله؟؟؟
**********
دو سه ساعت بعد از جريان فوق الذكر خواهرم نسترنو رو پاش نشونده بود و نسترن الاغ سواري ميكرد. خواهرم بهش گفت: به الاغ آدرس بده ...
نسترن هم برگشت به خواهرم گفت: الاغ!آدرس بده!

هیچ نظری موجود نیست: