سه‌شنبه، مهر ۰۷، ۱۳۸۳

خيلي سخته که آدم احساس کنه که کسي که به عنوان استاد بهش ايمان پيدا کرده اون کسي نيست که نشون ميده.شايد بايد اين اتفاق مي افتاد تا بفهمم هرگز نبايد به انساني ايمان مطلق داشته باشم.از هر کسي بايد آنچه را که مي تواند بياموزد بگيرم و پله پله بالاتر بروم.در انتظار استاد ديگري هستم.وقتي شاگرد آماده باشد استاد پديدار مي شود.نميدانم چطور بايد آماده شوم؟

شنبه، مهر ۰۴، ۱۳۸۳

شايد اتفاقي که براي نوشي افتاد ارزش آن را داشته باشد تا دستي به سر و روي اين وبلاگ بکشم و دو سه جمله اي بنويسم.
متني که تحت عنوان پچ پچ در سايت زنان ايران گذاشته شده بود به اندازه کافي جهت دار و هدفمند بود که بحث در باب موضوع آن به فرع کشيده شود.داستان روايت دلگيريهاي زني متاهل است از اينترنت و بي وفايي شبانه همسر و حضور در پاي جعبه جادو و چت کردن به زعم نويسنده اروتيک بدون ذکر دليل براي اين قضاوت با کسي که نويسنده تنها عنوان جوجه ها را در انتهاي نام آن تشخيص داده است.در وهله اول در کنار متني که احتياج به گفتگوهاي بسيار با نويسنده دارد اين فکر به ذهن خواننده خطور مي کند که آيا اصولا مهم است که طرف چت همسر نويسنده مادر جوجه ها باشد يا ايراندوست يا کسي ديگر؟ و چرا بايد نام يا اشاره به نام يک وبلاگ نويس معروف در متن آورده شود که هدف کلي دارد؟و اصولا هدف نگارنده از ارسال اين متن به سايت زنان ايران چيست؟ آگاه کردن زنان ديگر در برابر مضار استفاده از اينترنت؟استفاده از اينترنت بر عليه اينترنت؟آگاه کردن خلق خدا بر مفسده هاي چت؟ يا الصاق برچسب بي عفتي بر يک وبلاگ نويس معروف که اکثر اهل وبلاگ با نام او آشنايند و شايد به جرات بتوان گفت امن ترين و پاکيزه ترين وبلاگ براي معرفي در جرايد و نشريات و کتابهاست؟البته بماند که هر صاحب جوجه اي نوشي نيست. شايد کسي که موجب دلگيري نويسنده پچ پچ شده جيران و جوجه هاش باشد!
اما از منظر ديگر ناراحت کننده تر از توهيني که در متن نوشته وجود دارد چاپ شدن متن در سايتي است که معتمد اکثر زنان ايراني آشنا به اينترنت است.و سوال بزرگي که در ذهن خواننده ها پديد مي آيد اين است که چه نظارتي بر نشر مطالب در سايت زنان ايران وجود دارد و چه کسي انتخاب و بازبيني متنهاي منتشره را به عهده دارد و آيا هر مطلبي بدون بازبيني و موشکافي در سايت زنان ايران قابل انتشار است؟
و قسمت سوم ماجرا دفاع نوشي از هويت محازي خود است. دفاعي که به نظر من زائد است.کساني که نوشي را به عنوان نويسنده وبلاگ نوشي و جوجه هاش نمي شناسند از طعنه زده شده در متن بي اطلاعند و کساني که او را بشناسند بسرعت متوجه غرض ورزي نويسنده خواهند شد.اينچنين اتهام زدن و باب گفتگو را بستن تنها از مغرضين بر مي آيد و تنها تاسف بزرگ در اين است که چرا سايت زنان ايران اينچنين ملعبه دست افراد معلوم الحال قرار گرفته است.