یکشنبه، مرداد ۰۵، ۱۳۸۲

سلام
ديروز با خودم فكر ميكردم تنها راه حل مشكل خانومها در مورد اشتغال به كار و مادر شدن اينه كه در آينده هاي خيلي دور تا وقتي كه جامعه بتونه اين فرهنگ رو بپذيره زنهايي كه از نظر جسمي آمادگي دارند و بنيه مناسبي دارند براي مادر شدن انتخاب بشن و مادر شدن رو بعنوان يك وظيفه خطير اجتماعي تقبل كنند و دولت از اونها حمايت مالي و خدماتي به عمل بياره.بقيه زنا هم برن دنبال كار و وظيفه انسانيشونو در قبال جامعه انجام بدن. اينكه همه هم مادر بشن هم مسئوليت اجتماعي داشته باشن هم هيچكس حمايتشون نكنه هم همه بار خدماتي زندگي به دوششون باشه غير عاقلانه است. اينجوري خوبه ديگه...يه عده مادر ميشن و وظيفه تناسل و توالد رو به عهده ميگيرن و بقيه هم مشغول مشاغل اجتماعي ميشن.فقط ميمونه جنبه عاطفي زنانه زنهايي كه مادر نميشن.اونم ايشاللا دولت خدمتگذار اون موقع يه فكري براش ميكنه ديگه. من تو سه چهار دقيقه بيشتر از اين نتونستم برنامه ريزي كنم.
دنياي آينده با دنياي ما شايد خيلي متفاوت باشه. عشق. ارتباطات، تداوم بقا و...شايد با امروز ما خيلي فرق داشته باشه. ميشه اميدوار بود گرچه ما از ابتداي خلقت تا امروز تنها پيشرفتمون اين بود كه گند زديم و سيستم خانوادگي مادر شاهي رو تغيير داديم و پدر شاهيش كرديم. نتيجه اش هم اين شد كه آقايون صد تا زن بگيرند و خانوما به يكي بسنده كنن.(كه اين مزخرفات همچنان در عصر ژنتيك هم ادامه داره)
داد نزنين بابا...ميتونيم گفتمان كنيم.

هیچ نظری موجود نیست: