شنبه، تیر ۲۰، ۱۳۸۳

سلام
آخر هفته دو هفته قبل طي يك برنامه خيلي خيلي فشرده با همسرم و نسترن به همراه يك مهمون خارجي به شهر اصفهان رفتيم.جاي همه دوستان خالي بود.مسافرت كوتاه و مفيدي بود.تقريبا تمام ابنيه تاريخي شهر اصفهانو ديديم.همراه خارجيمون از تعجب عظمت بناهاي تاريخي چونه ش دراز شده بود.نسترن زير گنبد مسجد شاه معركه گرفته بود و اپرا مي خوند! كلي هم تشويق كننده داشت.هتل عباسي هم واقعا تماشايي بود اما حيف كه نتونستيم از آش رشته توصيه شده ش بخوريم.
قشنگترين قسمت اين مسافرت اين بود كه عصر پنج شنبه مهمون دوست عزيزم گذر روزگار بودم كه تا اون روز همديگه رو نديده بوديم. عصر قشنگ و خوبي داشتيم.پسر ناز و گلش با اون موهاي لخت دل منو برد.اميدوارم من هم بتونم روزي تو خونه ام ازشون پذيرايي كنم.
پ.ن: بچه هاي گروه والدين ايراني، جايزه مسابقه رو خودم و گذر نصف مي كنيم!

هیچ نظری موجود نیست: